۱۳ پلاک در دولتخواه جنوبی به همت جهادگران نونوار شد | بیسروصدا، زیرپوستی، اما امیدبخش
تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۴۱۰۵۳
همشهری آنلاین - زهرا بلندی: به لطف «حمدالله قربانی» و اعضای قرارگاه جهادی شهدای دولتخواه گره از کارش باز شده و با بهرهمندی از طرح جهادی عمرانی، حالا خانهاش بوی تازگی و طراوت میدهد. این اتفاق نه فقط برای این خانه، بلکه در منازل ۱۲خانواده کمتربرخوردار دیگر از ساکنان محله دولتخواه جنوبی هم رقم خورده و قرار است به صورت مستمر در این محله ادامه پیدا کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صحبت یک روز و دو روز نیست. «حمدالله قربانی» از سالها پیش به خیر رساندن عادت دارد و بسیاری از اهالی دولتخواه جنوبی برای چارهجویی از مشکلاتشان به او مراجعه میکنند. اقدام به راهاندازی قرارگاه جهادی شهدای دولتخواه از ۲ سال پیش نظم خاصی به فعالیتهای خیرخواهانهاش بخشید و اکنون با همراهی تعدادی دیگر از فعالان محله به شکلی مسنجمتر در چنین اموری فعالیت میکند: «در این گروه که با حضور ۱۲ عضو ثابت ۱۸ تا ۷۰ساله فعال است، ۳۸۵ نفر را تحت پوشش داریم و علاوه بر وظایفی از قبیل حمایتهای معیشتی، درمانی، اشتغال، مسکن و... شناسایی و تعمیر خانههایی که ساکنان آن توان بازسازیشان را ندارند هم انجام میشود.»
براساس طرحی عمرانی که اخیراً توسط این گروه به اجرا درآمده حدود ۱۰ خانه در دولتخواه جنوبی، یک خانه در نعمتآباد و یک خانه در محله شهید کاظمی بازسازی شده. بازسازی سرویس بهداشتی و حمام، رنگآمیزی، ایزوگام پشتبام، رفع پوسیدگی لولههای آب و این قبیل اقدامات از رئوس فعالیتهای عمرانی در این طرح است. مدیر ۵۸ساله قرارگاههای اسلامی دولتخواه و معاون هماهنگکننده قرارگاه شهید اسداللهی بعد از تشکیل گروه جهادی بیش از پیش با همراهی اعضای گروه برای رفاه حال اهالی محلهاش قدم برمیدارد: «این خانهها ابتدا توسط فرمانده بسیج خواهران شناسایی میشوند و بعد از برآورد هزینه، اجرای عملیات عمرانی آغاز میشود. هزینهها توسط سپاه حضرت محمد(ص) پرداخت میشود و کارها را هم بچههای بسیجی که از عهده کارهای عمرانی برمیآیند، انجام میدهند و هرجا نیاز باشد از نیروهای کاربلد خارج از مجموعه استفاده میشود.»
موهبتی به نام همسایه خوبعملیات عمرانی در برخی خانهها به طور کلی تمام شده و برخی دیگر مراحل پایانی کار را طی میکنند. بازسازی خانه فاطمه خانم، بانوی ۶۲ساله و ساکن قدیمی محله دولتخواه جنوبی، به پایان رسیده و در حال رفت و روب حیاط باریک و بلند خانهاش است که مهمان صحبتهایش میشویم: «مدت زیادی بود حمام خانه نم میداد و کاری از دست من و همسرم که مبتلا به سرطان معده است، برنمیآمد. همسرم توان کار کردن در بیرون از خانه را ندارد. خودم از کارگاه تولیدی کفش، سگگهای کفش را میگیرم و رنگآمیزی آن را روی پشتبام خانه انجام میدهم. در این اوضاع واحوال با لطف بچههای گروه جهادی مشکلمان حل شد. آقای قربانی با حساسیت و نظم، طوری که انگار در حال تعمیر خانه خودش است، کار بازسازی را به پایان رساندند و گره بازنشدنی زندگی ما را باز کردند.»
طی دوهفته نونوار شدیمیک خیابان بالاتر، به خانه ماهروز خانم میرسیم. در و راهروی ورودی خانه قدیمی است. برای مشاهده اقدامات گروه جهادی عمرانی باید از پلههای فلزی داخل حیاط بالا برویم. بانوی ۴۸ساله از ذوق نو شدن آشپزخانه و حمام با شکرگزاری و قدردانی از قربانی، پلهها را سراسیمه بالا میرود: «خانه ما شرایط خیلی بدی داشت. سقف آشپزخانه و حمام نم میداد و ریزش داشت، طوری که چینههای آجری دیوار دیده میشد و شیرآلات کهنه بود. به لطف آقای قربانی و دوستانش طی ۲هفته کاشیکاری، لولهکشی و تعویض شیرآلات به سر رسید و خانه نونوار شد. بعد از عضویت در پایگاه بسیج محله، بسیجیان فعال محله در جریان بیماری دیابت و دیسک همسر و شرایط بد اقتصادی ما قرار گرفتند و ما را به گروه جهادی شهدای دولتخواه معرفی کردند تا از حمایتهایشان بهرهمند شویم.»
برای کار جهادی مرخصی میگیریمپیاده تا نزدیکی کورههای آجرپزی آمدهایم. بند و بساط افرادی که در حال انجام فعالیت عمرانی هستند در یکی از خانههای این محدوده برپاست. بانوی سالمند در حال تماشای کار گروه، مدام از قربانی تشکر میکند: «پسرم زندان است و دخترم طلاق گرفته و اصلاً شرایط خوبی ندارم. خدا خیر بده آقای قربانی را که کمک حال اهل محل است. از قدیم هرکس در محله مشکل دارد سراغش میرود. شرایط بد خانه و نیاز به بازسازی باعث شد تا من هم مجبور شوم به دفترش مراجعه کنم و خدا را شکر با کمکهای او و گروهش حالا نقاط آسیبدیده خانه در حال بازسازی است.»
«مهدی داوری»، مسئول سازندگی ناحیه مسلم منطقه۱۸، همراه با گروهی دیگر در حال تعمیر حمام این خانه هستند و با صحبتهای خانم خانه انگار قند در دلشان آب شده: «باتوجه به نیاز ساکنان منطقه و نزدیکی آن به محله ما، با درخواست آقای قربانی برای کار به اینجا آمدیم. همه بچههای گروه شاغلند و برای حضور در اینجا از مرخصیهایشان استفاده میکنند. این کار وظیفه انسانی هریک از ماست و دیدن رضایت مردم مایه خوشحالیمان.»
منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: بسیج سازندگی منطقه ۱۹ خیریه دولتخواه جنوبی آقای قربانی گروه جهادی خانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۴۱۰۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۳ رمان نوجوان تألیفی پیشنهاد خرید هادی خورشاهیان از نمایشگاه
هادی خورشاهیان، نویسنده و شاعر کودک و نوجوان به بهانه برگزاری رویداد بزرگ نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۳ که بار دیگر علاقهمندان به کتاب را راهیِ مصلای امام خمینی (ره) میکند، سه رمان نوجوان «مأموریت فلامینگوها»، «همه سیبها زمین را دوست دارند» و «چشمهای فسفری» را برای خرید از نمایشگاه به نوجوانان پیشنهاد کرد.
«مأموریت فلامینگوها»
این کتاب به قلم طاهره مشایخ از سوی انتشارات چاپ و نشر بینالملل منتشر شده است. داستان این رمان نوجوان در زیستبوم شمالی کشور رقم میخورد و با محوریت چند نوجوان است که قرار است یک کار بزرگ بکنند. داستان دستهای از فلامینگوها را روایت میکند که میخواهند به خاطر یونس، خودشان را به رشت برسانند؛ آن هم درست زمانی که ویروس کرونا تازه وارد ایران شده و همهجا قرنطینه اعلام شده است. فلامینگوها کنار دریا جلسه میگذارند و یونس و امیر برای این مأموریت انتخاب میشوند. ضمنِ حوادث و ماجراهای داستان در دنیای پر از هیجان نوجوانی، نویسنده به معرفی و بیان قهرمانیهای میرزا کوچکخان، بزرگترین شخصیت مبارز گیلانی نیز میپردازد.
«همه سیبها زمین را دوست دارند»
این کتاب، رمان نوجوانی به قلم آویسا شرفی است که زیر نظر شورای طنز انتشارات مهتاب (واحد کودک و نوجوان انتشارات محراب قلم) تهیه و تولید شده است. داستان این اثر با این خبر شروع میشود که چند معلم غیبت داشته و به مدرسه نیامدهاند و کسی نمیداند چه اتفاقی برای آنها افتاده است.
«چشمهای فسفری»
این اثر را مهیندخت حسنیزاده نوشته و انتشارات قدیانی منتشر کرده است. در معرفی این اثر آمده است: خانهخرابه سالهاست جزء اصلی محله است. موقع آدرسدادن میگویند، «همان کوچهای که آخرش میرسد به خانهخرابه» ولی هیچکس نمیداند این خانه کی ساخته شده و صاحب اصلیاش کیست…. نادر بعد از اینکه پدرش را در درگیری با پلیس از دست میدهد همراه مادر و خواهر کوچکش به محلهای جدید نقل مکان میکنند؛ جایی که به قول مادر نادر به حد کافی از محله قبلی فاصله دارد و بچههایش میتوانند به دور از بدنامی پدر زندگی کنند.
به گزارش ایبنا: نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۳ با شعار «بخوانیم و بسازیم» ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشتماه در مصلای امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.
منبع: خبرگزاری کتاب ایران